زیتون
دریچه ای بسوی آگاهی
| |||||||
|
مديريت كلاس و انضباط 1. عبارت مدیریت کلاس اغلب حسن تعبیری است برای اقدامات انضباطی که خود ممکن است به منزله حسن تعبیری برای تنبیه مورد استفاده قرار گیرد . به طور دقیق تر ، مدیریت کلاس عبارت است از ترتیب دادن فعالیتهای کلاس برای تسهیل تدریس و یادگیری ؛ اقدام انضباطی عبارت است از مداخلاتی که در نتیجه رفتارهای مختل کننده (یا تهدید کننده به اختلال) فعالیتهای کلاس لازم می شود . 2. متنی که تدریس در آن انجام می شود - کلاس - دارای این ویژگی هاست: چند بعدی (افراد بسیار ، فعالیتهای بسیار، هدفهای بسیار) ، همزمان (رویدادهای بسیاری دریک زمان روی می دهد) ، عاجل (بسیاری رویدادها مستلزم تصمیمات فوری معلم و اجرای آنهاست) و غیر قابل پیش بینی (جریان رویدادهای کلاس را به دلیل پیچیدگی آنها نمی توان به آسانی پیش بینی کرد) . 3. مدیریت نظامی به پیچیدگی کلاس، همزمان با حفظ رفتار مرتبط با تکلیف دانش آموزان ، نیازمند مهارتهای آموزشی و پردازش اطلاعات ( ترصد و " حضور و همراهی " ) ویژه ای است که بسیاری از انها در نهایت ناخوداگاه و خودکار می شود. 4. با این که ایرادهای اخلاقی و انسانی به موردی بر اعمال کنترل وارد شده است، تا جایی که معلمان همچون والدین عمل کنند و دلسوز دانش آموزان باشند ، انضباط لازم است . 5. پژوهشهای مربوط به مدیریت کلاس نشان می دهد که قدرت فعالیت جاری (بردار اصلی) است که در برقراری و حفظ نظم اهمیت بسیار دارد، نه دفعات مداخله معلم و اصرار وی . همچنین ، مداخله های به موقع و گاهی پیش بینانه که جریان فعالیت کلاس را مختل نکند ثمر بخش تر است . 6. راه کارهای پیشگیرانه در مدیریت کلاس دارای اهمیت ویژه ای است . بعضی از این راه کارها عبارتند از برقراری روالهای لازم ، یاد گرفتن نام دانش آموزان، وضع مقررات، اجرای پایای مقررات، فراهم کردن فرصت های مناسب برای استفاده بجا از تحسین، استفاده از شوخی ، حضور داشتن در زمان حال و در مکان کلاس و توجه به جو و محیط کلاس . 7. با حضورترین معلمان آنهایی اند که متوقف سازی های آنها (دستور توقف رفتار بی ارتباط با تکلیف) به موقع، به هدف (متوجه خاطی) و آگاه کننده است . مشخصه های معلمان با حضور، توجه چند گانه و ترصد است و با رفتار مرتبط با تکلیف و اخلال کمتر در کلاس ارتباط مستقیم دارد . 8. به نظر می آید که میان محیط های کلاسی صمیمی و خودمانی و مشکلات انضباطی کمتر ارتباط هست ؛ همچنین بعضی انواع فعالیتهای کلاسی مانند ارائه درس توسط معلم و فعالیت در گروههای کوچک به رهبری معلم کمتر از فعالیتهای دیگر چون کار پشت میز و مراحل انتقالی ، همراه با رفتارهای اخلالگر است . 9. انضباط دموکراتیک از نظر " و بستر" مبتنی است بر استدلال ، ارتباط و احترام و توسط چند اصل بدیهی ولی اغلب مورد غفلت هدایت می شود . 10.نظام کلاس تحت تاثیر این عوامل قرار می گیرد : ترکیب دانش آموزان ، باورها و صفات معلم و استفاده معلم از روشهای علمی و مقداری هنر و ذوق. سومین عامل به وضوح در اختیار معلم است .www.zibaweb.com 11.وقتی اقدامات انضباطی پیشگیرانه برای جلوگیری از ظهور مشکلی انضباطی موفق نشود باید از روشهای اصلاحی استفاده کرد . استدلال ، تقویت ، استفاده از سر مشق ، خاموش سازی و تنبیه از این روش هاست . 12.به نظر می رسد که استدلال اغلب ، آمیخته با اقدامات انضباطی دیگر ، شیوه ای بسیار موثر و انسانی برای رفع مشکلات کلاس است . احتمالا دلایل ملموس برای کودکان کم سن تر موثر تر است ، دلایل انتزاعی در رابطه با کودکان بزرگتر ثمربخش تر است . به علاوه، دلایلی که بر اثر رفتار بر دیگران اشاره می کند بویژه موفقیت آمیز است و ممکن است در رشد سطوح عالی گرایش های اخلاقی نقش مهمی داشته باشد . 13.برنامه های تقویت نظام دار در مدارس اصولا از تقویت مثبت استفاده می کنند ، که گاه به شکل ژتون یا ترکیبی از تحسین معلم و پاداشهای ملموس دیگر است. بعضی شواهد نشان می دهد که تکیه افراطی بر پاداش برونی ممکن است اثری کاهنده بر انگیزش ذاتی داشته باشد و پس از قطع تقویت انگیزش و علاقه کاهش یابد . 14.اصل پریماک می گوید که رفتارهای که به طور خود انگیخته و به دفعات زیاد انجام می شود احتمالا تقویت کننده است و می توان از آنها برای تقویت رفتارهای کم بسامد تر استفاده کرد . 15.تقویت کننده های برونی شامل خوراکیها ، وسایل دستکاری ، محرکهای دیداری و شنیداری ، محرکهای اجتماعی و ژتون است. توجه از مهمترین و قوی ترین تقویت کننده های تحت کنترل معلم است . 16.اصول مهم حاکم بر استفاده از تقویت در کلاس اینهایند : تقویت فردی است (فقط بر حسب اثر آن بر فرد تعریف می شود) اثرات تقویت خودکار است ؛ تقویت و تنبیه باید پایایی داشته باشند ، رابطه نزدیکی با رفتار مورد نظر داشته باشد و هر چه زودتر روی دهد ؛ مقدار تقویت لازم را نباید کم بر آورد کرد ؛ وظیفه دانش آموزباید چنان تنظیم شود که بتوان گامهای کوچک وی را به دفعات زیاد تقویت کرد . 17.سیاهه تقویت فهرستی است از فعالیتهای تقویت کننده که دانش آموزان می توانند بسته به امتیازاتی که کسب کرده اند از آن انتخاب کنند . 18.سر مشقها (الگوها) معیارهایی برای رفتار مناسب در اختیار دانش آموزان قرار می دهند . گاهی تنبیه سرمشق ممکن است به بازداشت رفتارهای نادرست نیز کمک کند . احتمالا مهمترین سر مشق در کلاس معلم است . 19.خاموش سازی عبارتند است از تلاش برای از میان بردن رفتار نامطلوب از طریق باز گرفتن تقویت. در موارد بسیاری که معلم بر تقویت کنترل ندارد یا تقویت ذاتی یا غیر قابل شناسایی است، استفاده از این روش غیر عملی است . 20.تنبیه، استفاده از محرک ناخوشایند یا حذف محرک خوشایند در نتیجه رفتار است. بعضی از ایرادهایی که از تنبیه گرفته شده اینهاست: همیشه کار ساز نیست، سر مشق نامطلوبی برای رفتار خشونت آمیز می شود، ممکن است اثرات جانبی نامطلوبی داشته باشد و ممکن است به دلیل ناکامی منتج به رفتارهای ناسازگارانه شود . 21.پژوهش نشان می دهد که تنبیه ممکن است رفتارهای نامطلوب را سرکوب کند و بویژه در مواردی مناسب است که کودک باید یاد بگیرد چه رفتارهایی مجاز نیست . 22.عتاب (بیان عدم تایید ، که بیشتر کلامی ولی گاهی غیر کلامی است) از رایج ترین انواع تنبیه کلاسی است . در دو سال نخست مدرسه تحسین از تنبیه رایجتر است ؛ پس از آن ، عتاب رایجتر می شود ولی پس از دبیرستان دفعات آن کم می شود . 23.به نظر می رسد که ثمر بخشی عتاب با میزانی که برای انجام یا عدم انجام رفتاری ، دلیل ارائه دهد و فاصله عتاب کننده به عتاب شونده ارتباط دارد . 24.تنبیه به روش محروم سازی، عبارت است از انتقال دانش آموز از موقعیت تقویت کننده به موقعیتی دیگر که آن تقویت قابل دستیابی نیست. به سه صورت ممکن است باشد : انزوا (خارج کردن فیزیکی) ؛ مستثنا کردن (حذف کردن از فعالیتهای جاری بدون اخراج از کلاس) ؛ یا محرومیت با حضور(حذف کودک از فعالیتهای جاری و بردن وی به محلی که شاهد آن فعالیت باشد) . 25.جریمه نوعی تنبیه است که تقویت کننده های قبلا به دست آمده در نتیجه رفتار نامطلوب ، گرفته می شود . 26.معلم علاوه بر حفظ نظم کلاس باید به رشد مهارتهای اجتماعی و عاطفی در کودکان نیز توجه کند . کودک گوشه گیر و بی فعالیت نیز، مانند کودک طغیانگر ، پرخاشگر و مشکل آفرین به کمک احتیاج دارد . 27.آموزشگران انسانگرا اصرار می کنند که معلمان علاوه بر پیشگیری و اصلاح مشکلات در دانش آموزان، باید به رشد هیجانی و اخلاقی آنها نیز توجه کنند . یک راه برای این منظور استفاده از برنامه ها و فنون مشخص جامعه دوستانه است . مديريت كلاس و انضباط محيط كلاس برای روشن تر شدن موضوع های این مبحث ، می بایست محیطی ( متنی ) را که تدریس و یادگیری در آن روی می دهد - و معلم در آن به مدیریت و برقراری انضباط می پردازد – بررسی کنیم . همان طور که ( دانش آموز متوسط ) یک انتزاع است در جهان خارج وجود ندارد ( کلاس متوسط ) نیز وجود خارجی ندارد . هر کلاسی منحصر به فرد است . هر کلاسی متشکل از ترکیب ویژه ای از شخصیت ها است که با یکدیگر و با شخصیت سبک معلم کنش متفابل دارند و محموعه پویا ، و همیشه در حال تغییری را به وجود می آورند . بعضی از مشخصه ها وصف حال همه کلاس هاست و باید در تدریس به دانش آموزان و اداره کلاس مورد توجه قرار گیرد . دویل 1979 این ویژگی ها را چنین بیان می کند : کلاس چند بعدی است . همان طور که گفتیم کلاس شامل افراد گوناگونی است که در فعالیت های گوناگون بسیار شرکت کرده و برای رسیدن به هدف هایی چند کوشش می کنند . به علاوه بسیار ی از رویدادهای کلاس همزمان صورت می گیرد . بعید است که در هر لحظه از زمان فقط یک چیز روی دهد . حتی وقتی معلمان مشغول تدریس مستقیم به همه کلاس هستند ممکن است با درجات مختلفی از توجه در میان دانش آموزان مواجه شوند و رفتارهای ( یا سوء رفتار های ) گوناگون مشاهده کنند که ممکن است مجبورشان کند جریان تدریس را قطع کنند . وقتی معلم سوالی را آماده می کند باید همچنین تصمیم بگیرد که چه کسی باید پاسخ دهد ، سرعت درس رادر رابطه با وقت موجود تعیین کند و پيوسته در تك تك دانش آموزان مراقب علايم بي توجهي يا رفتارهاي بالقوه اخلال آور باشند. رویدادهای کلاس علاوه بر چند بعدی وهمزمان بودن عاجل نیز هستند . به این معنا که بسیاری از رویدادهایی که همزمان در کلاس رخ می دهد ، مستلزم پاسخ فوری معلم است . اگر می بایست جریان فعالیت های کلاس روان وهدفمند ادامه یابد ، باید تصمیمات به سرعت گرفته شده به منصه عمل در آید . و بالاخره شاید مهمتر از همه این کارها این که با توجه به عاجل بودن ، چند بعدی بودن و همزمانی رویدادهای کلاس جریان آنها در هر زمان بسیارغیر قابل پیش بینی است . برای مدیریت چنین محیطی – محیطی که مستلزم زنجیره پیوسته و سریعی از تصمیمات عاجل است و مانند خود کلاس پیچیده و غیر قابل پیش بینی می باشد- نیار به مجموعه ویژه ای از مهارت های مدیریتی است . این مهارت ها البته تحت تاثیر فلسفه شخصی و سبک تدریس معلم قرار می گیرد و باید منطق با اصول آموزشی صحیح استخراج شده از متون روان شناسی تربیتی - یا سخنان اهل فن - باشد . اما اداره کلاس کار کاملا سرسام آوری نیست - هر چند در آغاز ممکن است چنین به نظر آید . معلمان خبره نیاز به تحلیل همه عناصری که همزمان در کلاس وجود دارد ندارند ، لازم نیست فعالیت های لحظه ای هر دانش آموز را با توجه و به ترتيب مورد نظارت و ارزیابی قرار دهند ، هرگاه لازم شود پاسخ دهند و در عین حال جریان آموش را روان و زنده نگه دارند ، بدون اینکه از شناخت و اغتنام از آن فرصت های کوتاه و غیر قابل پیش بینی که اخیرا ( لحظه طلایی برای تدریس ) نام گرفته غفلت کنند . به گفته کگان 1988 معلم توانا همه این کارها را می کند بدون اینکه به خیلی از آنها هوشیار باشد این معلمان زنجیره هایی از اعمال و راه کارها را آموخته اند که بسیاري از آنها تقریبا به صورت خود کار در آمده است . آیا می توان مهارتها و روش های معلمان توانا را آموخت؟ در یک کلام ، آری بعضی ازا ین مهارت ها و راه کارها مشخص شده است . و صرف اطلاع از آنها ممکن است برای معلمان تازه کار، بسیار سودمند باشد برای مثال ، بعضی از مهارت های آموشی (یا فنون تدریس) مهم عبارتند از مرتب کردن ، ساخت دار کردن و مدیریت محتوای کلاس. بسیاری از این مهارتها را می توان از آنچه روان شناسان درباره یادگیری و رشد می دانند استخراج کرد . اما در تدربس بیش از تنظیم مطالب است . در تدریس همچنین به مهارت های مدیریتی توجه به دانش آموزان و آگاه بودن از رویدادهای جاری در کلاس نیاز است کوپلند 1987 که این مهارت ها را توجه چند گانه و هوشیاری نامیده است، یک شبیه سازی کامپیوتری از کلاس طراحی کرده است که شناسایی و ارزیابی این مهارت ها در معلمان و ارتباط دادن آنها به آنچه در کلاس های واقعی می گذرد را امکان پذیر می کند . بعضی معلمان بیشتر با (حضور و همراه) هستند آنها از آنچه در کلاس می گذرد خبر دارترند و بهتر می توانند جریان فعالیت ها را چنان هدایت کنند که دانش آموزان متمرکز بر فعالیت و علاقمند باقی بمانند و همان طور که ایزنر1982 می گوید بعضی از معلمان ذوق و قریحه بیشتری برای (هنر)- ولی نه ضرورتا علم- تدریس دارند . این معلمان با مهارت های بیشتری محیط و متنی را در کلاس فراهم می کنند که هر چه بیشتر رهبرنده به یادگیری و شادمانی - و هر چه کمتر رهبرنده به مشکلات انضباطی و مدیریتی - است . علاوه بر مهارت های هنری، تربیتی و(حضوری و همراهی) ، گنجینه اي ازراه کارها ی مشخص و پاسخ های ممکن به رویدادهای کلاس هست که معلمان می توانند فراگیرند و بری ایجاد انضباط و مدیریت کلاس به کار بندند . موضوع این مبحث این راه کارها و پاسخ هاست . مديريت كلاس و انضباط ... از انضباط تا اخلاق در بخش نخست این فصل بر راه کارهای پیشگیرانه و مدیریت تاکید شده است بر راه کارهای اصلاحی، به این امید که با توجه درست به جنبه های کنش متقابل معلم- شاگرد که حاصل آن علاقه ، صمیمیت و احترام و بها دادن است رفتارهای شدیدا اخلال آور کم و نیاز به اقدام اصلاحی نادر خواهد شد. در نتیجه، برای معلم وقت و انرژی بیشتری می ماند که بر مسائل بزرگتر ولی گاهی کمتر توجه برانگیز سازگاری اجتماعی ، خویشتنداری و رشد اخلاقی تمرکز کنند. مقررات و معیارهای کلاس ممکن است اساسا برای تضمین نظم لازم برای تدریس و یادگیری باشد، ولی آثار دیگری نیز دارند . تحصیل چیزی بیش از آماده شدن برای زندگی آینده است ؛ آن بخشی مهم از زندگی کودک است. و شاید جای خوشبختی است که از بسیاری جهات مدرسه آینه جامعه بزرگتر است. کیفر تخطی از مقررات مدرسه شاید به سختی کیفر تجاوز به قوانین جامعه نباشد ، ولی پاداش اطلاعات از آنها کمتر نیست . و گر چه ممکن است به شدت اعتراض کنیم مدارس نباید تسلیم بودن را آموزش دهند، مع الوصف باید اذعان کنیم که اگر نبود که بیشتر ما آموخته ایم که در راستای دستورات اجتماعی ، حقوقی و اخلاقی زندگی کنیم ، که آموخته ایم بیشتر تعارضات خود را بدون توسل به چاقو ،تفنگ و مشت حل کنیم و روی هم رفته به شیوه ای اخلاقی رفتارمی کنیم ، در جامعه ای آشفته تر از آنچه گاهی به نظر می آید زندگی می کردیم. بسیار بی پایه و غیر مسئولانه است که مدارس تصور کنند فراگیری معیارهای اخلاقی بالا ، درونی شدن ارزشها و فراگیری اصول و آرمانها به خودی خود در نتیجه تجربه های زندگی کودکان حاصل می شود ، که برای پرورش آنها هیچ اقدام حساب شده ای نمی توان و نباید کرد . در واقع ، شاید اگر معلمان خردمند و حساسی که به طور ضمنی و خود به خود به موفقیت زیادی دست می یابند ، به طور منظم و حساب شده رشد منش را در دانش آموزان مورد توجه قرار می دادند به دستاورد های باز هم بزرگتری نایل می شدند . منش که اصطلاحی چند جنبه ای برای ارزش ها ، توان اخلاقی ، اصول و محاسن و فضایل است در علوم اجتماعی امروز تعریف ناقصی شده است و چندان توجهی به آن نمی شود . از این روست که این علوم حرف و توصيه زیادی برای معلمانی که ممکن است دغدغه ای بیش از مدیریت کلاس و فرایند تدریس یا یادگیری محتوای برنامه درسی داشته باشند ندارند. برنامه های جامعه دوستانه رویکردهای انسان گرا شامل تلاش هایی است برای بر آوردن نیازهای اجتماعی و هیجانی کودکان و کمک به رشد مهارتهای اجتماعی که برای کنش متقابل موثر با دیگران سودمند و لازم است . تاکید انسانگرایان برآموزش عاطفی به وضوح در همین راستاست، همانطور که رویکردهای گوناگون گروهی- فرایندی که در مدارس انسانگرا رایج شده است چنین است . در این جا به طور مختصر مثالی دیگر را بیان می کنیم : پالمر و لوگان (1975) برنامه درسی مفصلی که هم سمعی - بصری و هم نوشتاری است تهیه کرده اند . هدف از این برنامه آموزش روشهای مختلف برای حل تضادها و تعارضات به کودکان است. کودکان ، بسیاری از این روش ها را به طور خود انگیخته مورد استفاده قرار می دهند و به خودی خود در جریان بده و بستان کنش متقابل اجتماعی می آموزند . اما بعضی کودکان در کسب این مهارتها از کودکان دیگر با مشکلات بیشتری روبه رو می شوند . این برنامه بویژه برای اینگونه کودکان مفید است . بعضی از مهارتهای رفع تعارض که در این برنامه آموزش داده می شودعبارتند از : مذاکره، سازش، رعایت نوبت، توضیح دادن ، گوش کردن، معذرت خواهی ، تقاضای مداخله و اقدام ، استفاده از شوخی و رو آوردن به تصادف (برای مثال، پرتاب سکه) . هفده راه کار مشخص آموزش داده می شود که چهارده تای آنها مثبت ودر کنش متقابل بزرگسالان نیز بسیار مفید است . سه تای آنها منفی است (خشونت ، گریز و خبر کشی) ، که دوری کردن از آنها خواسته می شود. رویکردی کلی تر به رفتار جامعه دوستانه را می توان در برنامه آزمایشی "سالمان " دید که در طی دوره ای پنج ساله در سه مدرسه ابتدایی اجرا و ارزیابی شد (سالمان و دیگران 1988) . این برنامه بر پای بندی به ارزشهای پذیرفته شده و مشترک ، احساس تعلق به اجتماع و ایجاد احترام و مسئولیت در مقابل دیگران تاکید می کند. آن شامل پنج نوع فعالیت مجزا برای دانش آموزان است. از جمله مهمترین اینها فعالیتهای تعاونی در گروههای کوچک از نوعی که جانسون و دیگران(1984 ) توصیف می کنند می باشد و هدف آنها اساسا رشد ارزشهای مرتبط با انصاف ، احترام ، مسئولیت و کمک به همدیگر است. دومین جنبه برنامه ، انضباط رشدی ، رویکردی دانش آموز محور به مدیریت کلاس و آموزش انضباط است که به دانش آموزان فرصت مشارکت در تدوین و اجرای قوانین داده می شود . تاکید بر درک اصول زیر بنای قوانین است و هدف کمک به دانش آموز برای رسیدن به استقلال. سومین مولفه برنامه سالمان و همکاران (1988) فعالیتهای ارتقاء دهنده درک اجتماعی است و مثال آن، مواردی است که معلم از موقعیتهای کلاس برای بحث و تقویت ارزش های اجتماعی استفاده می کند. به علاوه ، برای افزایش حساسیت کودکان نسبت به همدیگر و رشد تحمل تفاوتها ، از بازیهای تقلید نقش ، بحث های رسمی ، کتاب، فیلم و فعالیتهای دیگر استفاده می شود. چهارم اینکه در برنامه ، فعالیتهایی که متمرکز بر ارزشهای اجتماعی است تشویق می شود . برای مثال ، به معلمان آموزش داده می شود توجه دانش آموزان را به مواردی از رفتار جامعه دوستانه چون سهیم کردن و شراکت و تسلی دادن جلب کنند . از فیلم ، کتاب و سرمشقهای دیگر رفتار اجتماع خواهانه استفاده می شود. پنجمین جزء این برنامه فعالیتهای یاری گری است و عبارت است از تشویق کودکان به انجام مستقیم رفتارهای جامعه دوستانه از طریق کمک به همدیگر و اجتماع . برای این هدف ، (دسته های یاوری متقابل) و برنامه های آموزش تک شاگردی تشکیل می شود و فعالیتهای مختلفی برای بهبود مدرسه و اجتماع برگزار می شود. برای ارزیابی این برنامه دانش آموزان سه مدرسه شرکت کننده در آزمایش دانش آموزان مشابه سه مدرسه دیگر با هم مقایسه شدند . نتیجه؟ به گفته خود گردانندگان ، برنامه اثرات مثبت قابل توجهی بر رفتار میان فردی کودکان در کلاس داشت (بدون اینکه مانع پیشرفت درسی آنها شود) ، (سالمان و همکاران،1988) . کودکان شرکت کنننده در این برنامه در مقایسه با کودکان مشابهی که در برنامه شرکت نکرده بودند ، حمایتی تر ، همکاری کننده تر ، دوستانه تر و یاری گرتر بودند. با این که برای اجرای این برنامه لازم بود معلمان به مدت یک هفته آموزش ببینند، در جلسات هفتگی و ماهانه شرکت کنند و مواد حمایتی زیادی برای آنها فراهم شود ، اجزایی از این برنامه را می توان در هر کلاسی مورد استفاده قرار داد . چنانکه سالمان و همکاران (1988) می گویند، به نظر می آید دو جنبه بسیار کلی از زندگی دانش آموزان در کلاس با رشد ارزش ها و رفتارهای جامعه دوستانه دارای رابطه روشنی است: یکی برقراری رابطه صمیمی میان معلم و شاگرد ؛ دیگری فراهم کردن فرصتهایی برای همکاری و مشارکت میان دانش آموزان. با قصد یا ناخواسته ، مدارس برای آموختن سازگاری و رفاقت به کودکان کار زیادی می کنند . ولی با تاسف ، گاهی دانش آموزان یاد می گیرند با هم سازگاری نداشته باشند.شاید اگر معلمان به این دو چیز – روابط معلم و شاگرد و همکاری میان دانش آموزان – توجه کنند ، مدارس با قصد کار مثبت بسیار بیشتری کرده اند. مديريت كلاس و انضباط ، تفاوت انضباط و مديريت كلاس گرچه اصطلاح انضباط را معلمان ، مدیران و دانش آموزان فراوان مورد استفاده قرار می دهند . همیشه آن را بهترین کلمه ممکن برای آن منظور خاص نمی دانند . در واقع سال ها شده است که عبارت پسندیده تر مدیریت کلاس به دلیل محترمانه بودن ترجیح داده می شود . یکی از دلایل این ترجیح به حرکت های فلسفي اخیر در تعلیم و تربیت بر میگردد . که می توان گفت آسانگیر تر و انسانگرا تر و کودک محورتر از گذشته است . حال مناسب تر آن است که به جای این که بخواهیم معلمان در دانش آموزان انضباط ایجاد کنند آنها را تشویق کنیم به مدیریت کلاس بپردازند . یکی از معانی رایج انضباط تنبیه به معنای اعم کلمه است . کشف بسیار پذیرفته شده ثرندایک را به یادآوریم که تنبیه برای برآوردن هدف ها یش آن قدر موثر نیست که تقویت برای مقاصدی متضاد، در واقع تنبیه موجب خاموشی پاسخ نمی شود بلکه صرفا آن را به طور موقت متوقف می کند . پس تعجب آور نیست که آموزشگران تنبیه را به منزله فنی برای کنترل نمی پذیرند و نیز تعجب آور نیست که اقدامات انضباطی نیز رواج خود را از دست داده است زیرا ارتباط نزدیکی با تنبیه دارد اما کنترل کلاس و مسائل انضباطی همچنان یکی از مشغولیات عمده بسیاری از معلمان است . مشکلات انضباطی یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت معلمان وفشار روانی بر آنها ست . ( بلیز و پیجک ، 1985) سهم این مسائل در عدم موفقیت دانش آموزان نیز اندک نبوده است . و از این روست اهمیت آنها در برنامه های تربیت معلم . گرچه دو اصطلاح ایجاد انضباط و مدیریت کلاس اغلب مترادف دانسته می شود میان آنها تفاوت مهمی است . به بیان ساده ، مدیریت کلاس به تنظیم فعالیت های کلاس به منظور تسهیل تدریس و یادگیری اشاره می کند . ایجاد انضباط به آن اعمالی اشاره می کند که معلمان به دلیل رفتارهای مختل کننده (یا تهدید کننده به اختلال در) فعالیت های کلاس از جانب دانش آموزان انجام می دهند . بنابراین اقدامات مدیریتی و انضباطی ، بسته به ضرورت موقعیت ، ممکن است همزمان یا به فاصله نزدیک صورت گیرد . بنابراین مدیریت کلاس و انضباط به همراه هم مورد بحث قرار می گیرند . در همه جا تاکید بر جنبه های علمی و اخلاقی و مسائل انضباطی و مدیریت خواهد بود نه بر تمایز میان این دو . به گفته دویل ( 1986 ) بعضی آموزشگران مدیریت را پیش نیاز آموزش می دانند – نیازی که باید رفع شود تا تدریس امکان پذیر شود . دقیقا همین را می توان برای انضباط نیز گفت یعنی بعضی از آموزشگران انضیاط را چیزی می دانند که باید برای امکان پذیر شدن تدریس به آن رسیدگی کرد. چنین نیست . نه مدیریت کلاس و نه انضباط چیزی است که به آن (رسیدگی کرد) و آنگاه کنار گذاشت تا آموزش و یادگیری امکان پذیر شود . بلکه هر دو جریان در تدریس دخیل هستند .
تعاریف انضباط گفته های زیر بعضی از معانی گوناگون اصطلاح انضباط را برای ما روشن می کند : یکی از دلایل موفقیت وی در تدریس آن است که انضباط دانش آموزان را حفظ می کند . پس از این که پرنده ها را در کلاس رها می کنند معلم مجبور شد دوباره در کلاس انضباط برقرار کند . برای مثال ، حالا جک جوانی با انضباطی شده است . در کلاس خود از چه اقدامات انضباطی استفاده می کنید . نگاهی به این گفته ها روشن می کند که انضباط ممکن است به میزان کنترل یا نظم حاکم بر یگ گروه اشاره کند . از این رو وقتی دانش آموزان فرمانبردار و نیک رفتارند گفته می شود که معلمان انضباط را حفظ کرده اند . معنای دیگر به فنون مورد استفاده برای به وجود آوردن نظم و کنترل مربوط می شود . وقتی از معلمان خواسته می شود اقدامات انضباطی را که استفاده می کنند توصیف کنند ، در واقع از آنها خواسته می شود روش های ایجاد نظم خود را بر ملا کنند . معنای سوم ، خویشتنداری و کنترل خود است . بنابراین ، وقتی فرد بسیار منضبط دانسته می شود که بر فعالیت های شخصی خود کنترل شدید داشته باشد . آخرین و رایج ترین معنایی که از اصطلاح انضباط فهمیده می شود تنبیه است . برای مثال وقتی معلم با افتخار اعلام می کند که موفق به ایجاد انضباط شده است ، روشنترین نتیجه گیری که می توان کرد این است که دانش آموزان را تنبیه کرده و بدان وسیله به میزان بالاتری از نظم و کنترل دست یافته است . در واقع ، همان طور که اصطلاح مدیریت کلاس گاهی به منزله حسن تعبیری برای ایجاد انضباط به کاررفته است ، اصطلاح ایجاد انضباط نیز اغلب به منزله حسن تعبیری برای تنبیه به کار می رود . در این مبحث کلمه تنبیه با تساهل بسیار مورد استفاده قرار می گیرد . در این جا می توانیم انضباط را اصطلاح جامعی بدانیم که به روش های گوناگون اشاره می کند که می توان برای فراهم کردن کلاسی رهبرنده به یادگیری و پرورش شخصیتی سالم در دانش آموزان به کار برد در این صورت این اصطلاح شامل راه کار های اجرایی ، راه کارهای تدریس ، پاداش و تنبیه و همه وجوه دیگر کنش متقابل میان معلم و دانش آموز می شود . راهبردهاي پيشگيرانه در كلاس بی تردید در کلاس نیز مانند طب باید به پیشگیری بیش از اصلاح اهمیت داد . و جای امیدواري است كه در حوزه پژوهش توجه فزاينده اي به روشهايي مي شود كه معلمان مي توانند با آنها از بروز مشكلات انظباطي پيشگيري كنند.شايد مهمترين يافته اين پژوهش ها - كه چندان هم شگفت آور نيست - آن است كه ميزان نظم كلاس خيلي بيشتر از آن كه به بسامد و پافشاري اعمال معلم براي حفظ يا بازگرداندن نظم بستگي داشته باشد به ماهيت جاري در كلاس بستگي دارد. به زبان رایج کنونی در مورد مدیریت کلاس ، قوت بردار اصلی - جریان اصلی فعالیت ها - در برقراری و حفظ نظم بیشترین تاثیر را دارد . دومین یافته مهم این پژوهشها به زمان مداخله معلم مربوط می شود . موفقترین مدیران کلاس معلمانی هستند که خیلی خوب هنگام احتمال بروز رفتارهای نادرست را پیش بینی می کنند زود برای پیشگیری ار آنها اقدام می کنند . به علاوه ، موفقترین اقدامات ظریف ، مختصر و اغلب کمابیش غیر علنی است و در نتیجه مزاحم جریان فعالیت هاي كلاسي نمي شود . اریکسون و موهات 1982 راهبردهای پیشگیرانه به مقدار زیاد به مدیریت کلاس بستگی دارد - یعنی به ترتیب دادن فعالیتهای کلاس برای تسهیل تدریس و یادگیری .يافتن توصيه هايي براي كمك به معلمان در مديريت كلاس به منظور جلوگيري از بروز مشكلات انضباطي مشكل نيست . خیلی از این توصیه ها مبتنی است بر تجربه های جمع شده معلمان موفق و مشاهده منظم معلمان در کلاس . در این مبحث چکیده ای از توصیه های و رهنمود هایی که ممکن است برای شما سودمند باشد ارائه شده است . اما به یاد داشته باشید که شخصیت معلم احتمالامهمترین عامل در کلاس است . دانش آموزان در مجموعه ویژگی های فرار و انتزاعی که شخصیت را تعریف می کند ، دلایلی برای دوست داشتن یا دوست نداشتن معلمان می یابند . بعضی صفات را می توان آموخت ولی ویژگی های شخصیتی مطلوب را نمی توان و از این رو در اینجا بحث بیشتری درباره آنها نشده است .لازم نیست همه معلم شوند اگر واقعا کودکان را دوست ندارید و اگرانها نيز خیلی شما را دوست ندارند ، پس ... علاقه و توجه به کودکان یک روش کلاسی ساده ولی بسیار سودمند ، حفظ کردن اسامی دانش آموزان در نخستین فرصت است . مارلند 1975 . شاید مهمتر از این دانستن هر چه بیشتر در مورد تک تک دانش آموزان است . اطلاعات مفید را می توان از طریق صحبت با معلمان دیگر ( البته مواظب پیش داوری ها آنها و انتظاراتی که ممکن است در نتیجه آن در شما به وجود آید باشید ) ، پرونده های دانش آموزان شرکت در فعالیت های فوق برنامه و والدین و افراد آگاه دیگر کسب کرد . کودکانی که تعلیم می دهید باید بیش از چند نام و چهره برای شما باشند . میزان اهمیتی که آنها برای شما دارند در اطلاع و درکی که از هر یک دارید منعکس است و شواهد نشان میدهد که هر چه اهمیت دادن شما به آنها عمیق تر و جدیتر باشد میزان اهمیت دادن آنها به شما و همدیگر بیشتر است برقراری مقررات و قواعد در صورتی که فهرستی از قواعد و مقررات ساده و روشن که برهمه دانش آموزان کلاس ساری و قابل اطلاق است در اختیار معلمان گذاریم - به انضمام تنبیه های تجویز شده برای تخطی از آن مقررات – کار مدیریت کلاس و ایجاد انضباط بسیار ساده تر می شود . ولی به این سادگی نیست. قواعد رفتار دانش آموزان ثابت و مطلق نیست ونباید باشد بلکه باید نسبی بوده بستگی به معلم ، موقعیت ودانش آموزان داشته باشد . به دلیل خلق و خو و سبک متفاوت معلمان ، رفتارهایی که از دانش آموزان انتظار دارند و تایید می کنند متفاوت است . همچنین معلمان از دانش آموزان سنین مختلف و تجربه های بسیار متفاوت انتظار پیروی از قواعد یکسان را ندارند . و قواعد رفتاری کلاس تربیت بدنی با قواعد هنگام از برخواندن درس یا امتحان پایان سال کاملا متتفاوت است . با وجود نسبی قواعد ، پژوهشهای انجام شده یافته هایی را به دست می دهد که اعتبار عمومی دارد . شاید مهمترین یافته آن است که مدیریت موثر کلاس تا حد زیادی به برقراری موفقیت آميز قواعد و رویه ها در آغاز سال تحصیلی دارد دویل 1986 اما چون قواعد در موقعیت های مختلف متفاوت است ، معمولا به طور رسمی وضع نمی شود؛ یعنی معلمان به ندرت قواعد و مقررات را یکی یکی به دانش آموزان گوشزد می کنند . بلکه چنان که هارگریو ، هستر و ملر 1975 می گویند گرایش دانش آموزان آن است که بیشتر قواعد را به طور غیر مستقیم و اغلب در هنگام تخطی از آنها یاد گیرند . بسیاری از قواعد هرگز با صراحت بیان نمی شود بلکه به طور ضمنی از طریق اقدام معلم فهمانده می شود . در مقابل ، در بسیاری از روالها با صراحت و به طور مستقیم آموزش داده می شود . مخصوصا در کلاس های ابتدایی ، بدون وجود این روالها ، ادامه روان عملیات کلاس غیر ممکن است و فعالیت های معلم و دانش آموز در کنترل آنهاست . این روالها مشخص می کنند که کتابها و وسایل کلاس کجا نگه داری شوند ، سوال چگونه پرسیده شود ، بازیها چگونه انجام شود ، میزهای مطالعه عمومی کجا گذاشته شود و دهها مورد جزئی دیگر از فعالیت های کلاسی . برقراری چنین روالهایی ، بخش مهمی از مدیریت کلاس است و بستری را برای تسهیل بسیار زیاد یادگیری فراهم می کند .روال ها باید در آغا سال برقر ار شود . به گفته دویل 1986 موفقترین مدیران کلاس آنهایی اند که در آغاز سال بر فعالیت ها ی دانش آموزان نظارت مستقیم دارند و آنها را هدایت و راهنمایی می کنند تا ین که همه کارها و فعالیت ها به صورت روالی در می آید و همه دانش آموزان روالها را یاد می گیرد و می پذیرند . گرچه قواعد و روال ها باید قابل پیش بینی و پابرجا باشد ، این به آن معنا نیست که باید همیشه بدون انعطاف اجرا شود . حتی در مدرسه روستایی یک کلاسه بسیار کنترل شده ای که من درس می خواندم مواردی پیش می آمد که قواعد ( سکوت ) و (ممنوعیت بلند شدن از جا بدون اجازه) با انعطاف می شد و گاهی شکسته می شد . به یاد می آورم که یک روز چنین شد . بیدستری خود را به داخل حیاط مدرسه کشانده بود و معلم ( پدرم ) به همه بچه های کلاس اجازه داد پشت پنجره جمع شوند و حیوان را تماشا کنند . بعدا در همان روز درس جالبی درباره نحوه رانده شدن بیدسترها از زیستگاههای شلوغ و وادار شدن به عبور از رودخانه یا دریاچه یا حرکت در خشکی برای یافتن محلی برای زندگی و تولید مثل به ما داد. برای مدتها ، هر روز از پنجره به بیرون نگاه می کردم و امید دیدن بیدستر را داشتم حتی حالا که سالها گذشته وقتی خسته ام یا حوصله ندارم گاهی بی اختیار برای دیدن بیدستر ازپنجره کلاس به بیرون نگاه می کنم . اما در اینجا جایی برای بیدستر نیست . اینجا فقط بتون و نرده دیده می شود . تحسین سزاوار دانش آموز مارلند 1975 توصیه می کند که معلمان موقعیت هایی ترتیب دهند که بتوانند مکررا اما به جا از تحسین استفاده کنند و در رابطه با استفاده از تحسین و انتقاد از رهنمود های ساده ای پیروی کنند . تحسین با توجه به تاثیر آن بر عزت نفس و خود انگاره باید علنی باشد . گاهی باید والدین و بزرگسالان علاقمند دیگر نیز از آن باخبر شوند . در مقابل ، انتقاد ، بازهم به دلیل تاثیر آن بر عزت نفس و خود انگاره ، باید غیر علنی باشد . به علاوه ، هم تحسین و هم انتقاد باید مشخص باشد نه کلی . پژوهش ها نشان می دهد که تحسین و تنبیهی که مشروط به رفتار نباشد یا رابطه روشنی با رفتاری خاص نداشته باشد خیلی کمتر موثر است . از این رو ، مارلند توصیه می کند که دانش آموز با عباراتی کلی مثل (مواظب رفتارت باش) یا (پسر خوبی باش) توبیخ نشوند. بلکه باید دانش آموزان را هدایت به انجام رفتاری مشخص كرد و دلیل خوب بودن آن رفتار را گفت . برای مثال ، معلم می تواند بگوید : لطفا تفنگ آبفشانت را بگذار توی میز چون نظم کلاس به هم می خورد . به احتمال قوی ، قاعده نادرست بودن به هم زدن نظم کلاس قبلا توضیح داده شده است و همه آن را پذیرفته اند و به آنها گفته شده است که نقض مکرر این قاعده چه مجازاتهایی به دنبال دارد . استفاده از شوخی و خوش طبعی اغلب معلمانی که خود را شوخ طبع نمی دانند سودمندی شوخی را ندیده می گیرند . و دانشکده های علوم تربیتی از جاده مستقیم خود خیلی منحرف نمی شوند تا معلمان آینده را تشویق به یادگیری خنداندن دیگران یا ، شاید مهمتر از آن، خندیدن به خود کنند . اغلب می توان با رد شدن از رفتار چالش آمیز دانش آموز با خوش طبعی ماهرانه ، از برخورد های بالقوه انفجارآمیز پیشگیری کرد . برای مثال ، خانم هوارد را در نظر بگیرید که به دلیل مهارتش در حفظ نظم کلاس ، یکی از کلاس های نهم به او داده شده است که دانش آموزان آن را میتوان محترمانه « نیمه بزه کار » توصیف کرد . ( توصیفات کمتر محترمانه ، شایسته محبث مودبی مانند این نیست .) همان روز اول با چالش مواجه می شود . (راد) نامی که خو را درست به شکل یکی از هنرمندان تلوزیون ، که او نیز از نمونه بارز تیپ هیپی دهه 60 تقلید می کند ، در آورده است ، در محاسبات ریاضی خانم هوارد روی تخته اشتباه فاحشی می بینید و برای استفاده حضار در کلاس می گوید : حتی جمع و تفریق هم بلد نیست و خود را معلم می خواند . با شندیدن این، خانم هوارد فورا زانو می زند و با تقلید خنده دار از ستاره تلوزیونی با صدای بلند با مخاطب نامعلومی ملتمسانه سخن می گوید : مرا بار دیگر چنانکه بودم استاد کن . دانش آموزان که در غیر این صورت به او می خندیدند ، اکنون با او می خندند . خانم هوارد این مهارت را دارد که خیلی خود را جدی نگیرد . حضور و همراهی کونین 1970 در تلاش برای شناسایی ویژگی های رفتار هايی در معلمان که ارتباط بسیار نزدیکی با مدیریت موفق کلاس دارد به مشاهده صدها فیلم از کلاس های درس پرداخت . یک عامل مشترک در همه معلمان موفق آن بود که به نظر می رسید در مقایسه با معلمان کمتر موفق از آنچه در کلاسشان می گذرد ، از این که چه کسی مسئول نقض مقررات است و از این که چه وقت اقدام لازم است ، آگاه ترند . او این ویژگی معلمان را (حضور وهمراهی) می نامد و معتقد است که برای حفظ نظم در کلاس اهمیت زیادی دارد . معلمی که با (حضور وهمراه) است می داند دانش آموزان به چه چیز بیشتر احترام می گذارند . همچنین کونین مشاهده کرد که موفق ترین معلمان می توانند در یک زمان به بیش از یک رفتار مشکل ساز رسیدگی می کنند و در عین حال جهت و آهنگ فعالیت های جاری کلاس را حفظ کنند . این که (حضور و همراهی) چیست و چگونه می توان آن را پرورش داد موضوع های مهمی برای معلمان است متاسفانه درباره نحوه پرورش آن چیز زیادی نمی دانیم ولی می توانیم آن را بهتر بشناسیم . کونین 1970 با مشاهده تعداد دفعاتی که معلم با موفقیت دانش آموزی را به جریان درس باز می آورد – یعنی باعث می شود رفتار (خارج از موضوع) را رها کند – توانست به حضور و همراهی معلمان نمره دهد . معلمانی بالاترین نمره را می گرفتند که( بازآوری)آنها به هدف و به موقع ( نه خیلی زود نه خیلی دیر ) بود . معلمانی که حضور و همراهی آنها کمتر بود معمولا دانش آموزی را که باید باز آورند درست شناسایی نمی کردند یا تقاضای توقف خود را مدتی پس از آغاز رفتار خارج از درس یا خیلی پیش از بروز آن مطرح می کردند . بورگ 1973 به منظور تعریف حضور و همراهی به صورت ملموس چند تا از مولفه های (رفتار های متوقف سازی معلمان حاضر و همراه) را مشخص می کند . به نظر بورگ ، معلمان دارای بیشترین حضور و همراهی ، صرفا از دانش آموزان تقاضای توقف رفتار خارج از درس را نمی کنند ، بلکه رفتارمرتبط به درسی به جای آن پیشنهاد می کنند ، همچنین رفتار مرتبط با درس را تحسین می کنند و فعالیت های خارج از درس همراه با آن را نادیده می گیرند و توصیفی از رفتار های مطلوب یا قواعد کلاسی مرتبط با موقعیت ارائه میدهند . به علاوه موثر ترین بازآوری ها آنهایی اند که به موقع باشند ( پیش از گسترش و (یا) تشدید بی انضباطی صورت گیرد ) و به هدف (متوجه خاطی اصلی می باشد) . پژوهش کونین 1970 در مورد حضور و همراهی معلمان منتهی به این نتیجه گیری شد که حاصل بازآوریهای به موقع و به هدف ، رفتار کمتر نابهنجار در کلاس و شرکت بیشتر در فعالیت های کلاس است . این نتیجه گیری را بعدا مطالعه برافی و اورتسون 1976 و مجددا پژوهش انجام شده توسط کوپلند 1987 مورد تایید قرار داد . در مطالعه کوپلند معلمان با شبیه سازی کامپیوتری از کلاس درس ، کنش متقابل داشتند . شبیه سازی به محقق این امکان را داد که مهارت های توجه چند گانه و ترصد معلمان را - که کمابیش شبیه حضور و همراهی کونین بود - ارزیابی کند . آن گاه معلمان در کلاسهایشان مورد مشاهده قرار گرفتند و میزان باقی ماندن دانش آموزانشان در حال انجام تکلیف و بی انضباطی آنها سنجیده شد . کوپلند گزارش می کند که بالاترین نمره های مربوط به فعالیت های مرتبط به درس از آن دانش آموزانی است که توجه و ترصد معلمان آنها در سطح بالاست . شکل دادن به محیط یادگیري همه چیز های دخیل در کنش های متقابل معلم – دانش آموز و در محیط تدریس و یادگیری می تواند به انضباط در کلاس کمک کند یا مانع آن شود. مارلند 1975 شیو های گوناگونی برای خودمانی کردن محیط یادگیری پیشنهاد می کند . به طورمثال ، گذاشتن میز معلم به طور سنتی در جلو و وسط کلاس حالتی سلطه جویانه ، غیر خودمانی و خشک دارد . همچنین ، میز های دانش آموزان در ردیف های راست و مساوی با فواصل مساوی از همدیگر در هر طرف چیده می شود . چشمها روبه جلو ! البته این طرز چیدن سنتی مزایایی دارد که یکی از مهمترین مزایای آنها اين است که نقطه ای کانونی برای توجه دانش آموزان فراهم می شود و برای دانش آموزان آسان تر است که برای دیدن معلم به جلو نگاه کنند تا اینکه سرشان را برگردانند . معلم کلاس یازده من میزش را به ته کلاس منتقل کرد - نه به دلیل اینکه می خواست راهی برای فراهم کردن محیطی خودمانی تر پیدا کند ، بلکه به این دلیل که از آنجا بهتر می توانست آنهایی را که اهل شیطنت و بازیگوشی بودند ببیند . همچنین به این دلیل که از ماش پرانیها و گلوله های کاغذ ما به وسیله لوله خودکار خسته شده بود . توصیه های مارلند برای خودمانی کردن محیط یادگیری از چیدن (خودمانی) تر میز ها فراتر می رود و شامل تزئینات جزئی که اغلب در کلاس های پایین تر به چشم می خورد نیز می شود . پوستر ها ، لوحه ها ، دیوار های آویز و دیگر اشیاء آموزشی و (یا) تزئینی را حتما نباید مدرسه و معلمان تهیه کنند ، بلکه دانش آموزان نیز می توانند در این کار شرکت نمایند . فضای كلاس بیشتر از محیط فیزیکی است . بعضی فضا ها به پرورش خلاقیت کمک می کنند ( محیط های صمیمی ، دوستانه و... ) و بعضی مانع پرورش آنها می شود ( محیط های خشک ، خود کامه ) . همچنین ، بعضی فضاهای کلاسی بیشتر شرایط انضباطی پیشگیرانه را فراهم میکنند . برای مثال گلاسر 1969 می گوید که در محیط های صمیمی و خود مانی که همه دانش آموزان در آن دارای توانایی دانسته می شوند مشکلات انضباطی به حداقل می رسد . حفظ فعالیت کلاس همان طور که پیشتر دیدیم ، در برقراری نظم کلاس بسامد یا قدرت اقدامات و مداخلات معلم به اندازه ماهیت فعالیت جاری کلاس اهمیت ندارد ؛ این موضوع بی تردید یک یا دو تلویح برای معلم در بردارد . پژوهشگران خبرمان می دهند که شاید یازده ( برلینر 1983 ) شاید هفده ( استود و لکسی 1984 ) یا شاید تعداد کمتر مشخصی از فعالیت های کلاسی مختلف هست . این فعالیت ها شامل چیز های مانند اینهاست : کار پشت میز کلاس ، ارائه دادن درس ، ف<
نگاهي به نقش فناوري و تاثير آنها در زندگي روزمره كتابخانه هاي ديجيتال موضوعات مرتبط: برچسبها: گلچینی از مطالب علمی تاثیر انگور قرمز بر جوان ماندن دانشمندان می گویند: انگور قرمز دارای ماده ای به نام رسوراتول است که نوعی پروتئین موسوم به سرتوئین در بدن انسان می سازد و این پروتئین نیز موجب جوان ماندن و طراوت کروموزوم های انسان می شود. به گفته محققان : انگور قرمز همچنین دارای موادی است که خطر ابتلا به سرطان و التهاب های جسمی را کاهش می دهد.
پیر شدن پوست نیز همانند همه ی بیماری های پوستی دارای عواملی است که با دوری از آنها می توانید همیشه پوست جوان و شادابی داشته باشید. ۱- فقدان رطوبت: پوست خشک نه تنها ایجاد ناراحتی می کند ، بلکه بدلیل نبودن آب کافی در سطح پوست ، آنزیم های پوست عملکرد صحیحی نخواهند داشت. در نتیجه پوست نمی تواند به طور خودکار التهابات ناشی از آلودگی، مصرف قند زیاد و نور خورشید را التیام بخشد. بنابر این استفاده از مواد مرطوب کننده بسیار مهم است. داروی جدید دیابت از بزاق مارمولک ساخته شد متخصصان موفق شدند، با استفاده از بزاق نوعی مارمولک، دارویی برای بهبود دیابت نوع دوم تولید کنند که تا سال آینده وارد بازار می شود. به گزارش ایسنا، این دارو تزریقی است و می تواند مقدار قند را در مبتلایان به دیابت نوع دوم کنترل کند و وزن آن ها را نیز کاهش دهد. بر اساس این تحقیق، داروی جدید Byetta نام دارد و از بزاق مارمولک گیلا (Gila) گرفته شده است . این مارمولک در مناطق جنوب غرب آمریکا زندگی می کند و سمی است. Byetta نخستین دارو در طیف جدید داروهای ضد دیابتی است که از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا نیز تایید شده است. اما پژوهشگران تاکید کرده اند که داروی جدید فقط برای بهبود دیابت نوع دوم کاربرد دارد. داروهای کنونی دیابت اغلب باعث چاقی بیماران می شود اما داروی جدید با قابلیت کاهش وزن بیمار، این عارضه جانبی را ندارد. کشف تار عنکبوتی مربوط به ۱۴۰میلیون سال قبل یک محقق انگلیسی به تازگی موفق به کشف تار عنکبوتی شده که در ۱۴۰ میلیون سال تنیده شده است. «مارتین بریزر» محقق دانشگاه «آکسفورد» در خصوص این کشف خود گفته: نشانه های موجود نشان می دهد که این تار عنکبوت در ۱۴۰میلیون سال قبل تنیده شده و می توان گفت که این تار لطیف مربوط به عصر دایناسورهاست. وی همچنین معتقد است که این تارعنکبوت شبیه تارعنکبوت های فعلی است. «بریزر» افزوده: براحتی می توان این تارعنکبوت ۱۴۰میلیون ساله را با تارهای عنکبوت حیاط خانه ما تطبیق داد. این محقق انگلیسی دو سال قبل در ساحل جنوب انگلستان این تار عنکبوت را کشف کرده است. بسیاری از محققان و دیرینه شناسان بر این باورند که این فسیل تارعنکبوت مربوط به سال های ۶۵تا۱۴۵میلیون سال قبل است و یعنی این تار مربوط به زمان دایناسورها یا عصر ماموت هاست. منبع مطالب: بانک مقالت فارسی موضوعات مرتبط: برچسبها:
موضوعات مرتبط: برچسبها: يك مطلب علمي جالب در مورد فضا
دانشمندان دریافته اند که جهان در۱۵ میلیارد سال قبل براثر انفجار یک ماده با جرمی بسیار زیاد معادل آنچه در هستی وجود دارد، بوجود آمده است. در این فضای بیکران میلیاردها کهکشان، منظومه، ستاره، سحابی (توده های عظیم گاز)، سیاه چالهای فضایی و بسیاری اجرام ناشناخته دیگر وجود دارند، حال سؤال اینست که:»ما کجای این فضای بیکران هستیم؟«خانه ما در یکی از این کهکشانها بنام راه شیری قرار گرفته است. این کهکشان از مرکز انفجار بزرگ، در حدود۸ تا۱۰ میلیارد سال نوری فاصله دارد. تعداد ستارگان آن بین۲۰۰ تا۴۰۰ میلیارد عدد تخمین زده شده که بیشتر آنها از زمین قابل رویت نیستند. صدها هزار منظومه، توده های عظیم گاز و غبار بین فواصل ستارگان راه شیری قرار دارند. کهکشان راه شیری، مارپیچی بوده و جرمش در حدود۷۵۰ تا یک تریلیون جرم نجومی است. ساختار کلی آن شامل هسته مرکزی، یک دیسک با چند بازو به دور آن وهاله های غباری اطراف آنست. قطر دیسک در حدود۸۰ تا۱۲۰ هزار و ضخامت آن تقریباً۳ هزار سال نوری است. جای آن در فضا در بخش »مکان محلی« است که شامل۳ کهکشان بزرگ و۳۰ عدد کوچک است. فاصله اولین کهکشان بزرگ با آن،M۳۱ ، در حدود۲/۹ میلیون سال نوری بوده ولی فاصله آن تا کهکشانهای کوچکتر کمتر است.
همانگونه که اشاره شد این کهکشان دارای سه بخش است. بخش اول، مرکز کهکشان است که غبارهای کهکشانی مانع از مشاهده دقیق آن از روی زمین می شود. در نتیجه، تنها اطلاعات بدست آمده، حاصل دریافت امواج رادیویی از آن بوده است. آنچه مشاهده شده، حکایت از آن دارد که بخش مرکزی متشکل از یک هسته بسیار متراکم است. قطر آن در حدود۳۰۰۰ سال نوری و از سه قسمت مختلف تشکیل یافته است. در قسمت شرقی بقایای سوپرنواها و در بخش غربی هیدروژنهای یونیزه شده غیرعادی مشاهده شده است. قسمت مرکزی آن نیز بسیار متراکم بوده و به صورت فلکی کماندار موسوم است. در هر۱۰ میلیارد سال برخوردهای ستارگان در آن رخ می دهد. دریافت اشعه های ایکس و گاما از آن، نشانگر آنست که مرکز کهکشان مولد بسیار قوی این اشعه ها است. این اشعه ها از نتیجه نابودی چندین ماده بوجود آمده و نشان از وجود بسیاری از سوپر نواها در مرکز آن دارد. مشاهدات دیگر نشانگر وجود یک سیاهچال بزرگ در آن است که قوه جاذبه بسیار زیاد آن توانسته بقیه ستارگان را در مدار خود نگهدارد. اختر شناسان با تلسکوپ۱۰ متری۲۰ عدد از ستارگان مرکز را در مدت۳ سال مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که سرعت این ستارگان به سمت هسته مرکزی در حدود هزار کیلومتر در ثانیه(۳/۶ میلیون کیلومتر در ساعت)بوده است. این امر نشان دهنده قدرت جاذبه فوق العاده این سیاهچال است. با این سرعت فاصله تا خورشید را می توان در دو روز طی کرد. جرم این سیاهچال در حدود۲ تا۳ میلیون برابر خورشید است. کهکشان راه شیری با سرعتی در حدود۳۰۰ کیلومتر/ ثانیه (یک میلیون و هشتاد هزار کیلومتر در ساعت) به سمت صورت فلکی سنبله، »ویرگو«، در حرکت است. بخش دوم کهکشان، دیسک است که بصورت یک صفحه بسیار پهناور بوده و به دور مرکز درجهت عقربه ساعت در گردش است. بیشترین ستارگان جوان از جمله منظومه شمسی در آن قرار دارند. این دیسک شامل مولکولهای اتمی و گاز H۲ و غبارهای کهکشانی است. دیسک دارای چند بازوی مختلف شامل پرساوش (پسر زاوش ودانا) از نامهای افسانه ای یونان، شکارچی ماهر یا سایگونز که منظومه شمسی ما در آن قرار دارد، دجاجه، قنطورس و حمل است. منظومه شمسی در بازویی قرار دارد که دارای غبارهای بسیار زیاد کهکشانی است و در نتیجه ما نمی توانیم بیش از چند هزار سال نوری عمق آنرا مشاهده کنیم. منظومه شمسی هر۲۰۰ تا۲۵۰ میلیون سال، با سرعتی نزدیک به۲۵۰ کیلومتر در ثانیه، یک دور کامل بدور کهکشان راه شیری می گردد. فاصله منظومه شمسی تا مرکز کهکشان راه شیری در حدود۲۸۰۰۰ سال نوری است. بخش سوم ساختار این کهکشان هاله غباری به قدمت حدود۱۰ تا۱۵ میلیارد سال است که بیشتر ستارگان قدیمی در آن وجود دارند. این قسمت دارای گازهای بسیار داغ است که اشعه گاما را تولید می کند. وسعت این قسمت بدرستی معلوم نیست و شاید به صد و یا هزاران سال نوری برسد. این قسمت که اکثر ستارگان در آن دیده نمی شوند، بنام بخش تاریک نامیده شده است. اگر بخواهیم عکس واقعی از این کهکشان بگیریم الزاماً باید از آن خارج شویم و این کار عملی نیست. چون بشر تاکنون نتوانسته از کهکشان خارج شود. به همین دلیل تصاویر بدست آمده بیشتر از اطلاعات دریافتی از مجموعه ستارگان رصد شده این کهکشان است. اگر شبها از مکانی کاملاً صاف و تاریک مانند یک صحرا به آسمان نگاه کنیم می توانیم نواری پهن از مجموعه عظیم ستارگان را مشاهده کنیم. خانه ما در کهکشان راه شیری به اندازه قطره ای از یک دریای بیکران است. بشر کنجکاوانه بدنبال اسرار نهفته در آن در حال جستجو است و شاید روزی بتواند همسایه ای را برای خود بیابد موضوعات مرتبط: برچسبها: تابه حال چقدر برای شما پیش آمده که روز خوبی نداشته و اصطلاحا “توی مود” نبودهاید؟ کسل بوده و یا خسته و درمانده بودهاید؟ و درکل حس کار ندارید؟ این موارد میتوانند به دلیل نداشتن خوابی خوش و راحت در شب پیش بوده و یا خوابی سرشار از استرس بوده باشند.
خواب درست و اصولی میتواند آنچنان انسان را شارژ روحی و جسمی نماید که بهترین تصمیمات و ایدهها را منجر شود. همچنین میتواند آنچنان انرژی جسمی و روحی را کاهش دهد که شاید ۱۰ ساعت خوابیدن بی وقفه نیز نتواند انرژی از دست رفته را جبران نماید؛ همۀ این موارد به هم ارتباط دارند. گفته میشود که خواب اصولا باید بین ۷ تا ۸ ساعت در شبانه روز و در شب باشد تا نیاز بدن به خواب کاملا بر طرف شده و انرژی بدن بازیابی شود. به نظر شخصی نویسنده مقاله و همچنین من یک ساعت کمتر یا بیشتر خوابیدن هیچ آسیبی به انسان نمیرساند اما نه بیشتر و کمتر. چراکه رعایت نکردن اندازۀ استاندارد خواب باعث میشود انسان احساس سنگینی و کسلی و سستی کند و اینچنین است که قدیمیها می گفتند “خواب، خواب میآورد.” که به نظر من منظور خواب بیش از حد مجاز بوده است. همچنین خواب در موقع و وقت خود نتیجه بخش است. با توجه به اینکه انرژی کائنات در ساعات میانی شب در اوج است ، بهتر است که این زمان را خواب بوده تا بدن شارژ روحی و معنوی نیز گردد. (در مورد این مطلب در آینده صحبت خواهم کرد). حتما تجربه کرده اید که خواب روز هرگز جای خواب شب را نمیگیرد این یکی از دلایلی است که خواب شب شدیدا توصیه میشود. کمخوابی باعث ایجاد ناتوانی نسبی در حل مسائل و رویدادهای نسبتا پیچیده شده و نیز توانایی سیستم ایمنی بدن را تا حد زیادی کاهش میدهد. همچنین باعث اختلال در روابط اجتماعی شده و توانایی تعامل مثبت را ضعیف مینماید. یک دوش چند دقیقه ای آب ولرم میتواند در خواب خوب و راحت بسیار تاثیرگذار باشد. همچنین لباس مناسب و راحت باعث آرامش در حین خواب می شود.. قبل از خواب کمی مطالعه حتی در حد یک صفحه بسیار بسیار مفید است. دلایل زیادی هم دارد که میتوان به ثابت ماندن چشمها در یک نقطه ثابت اشاره کرد. کشیدن عضلات نیز در نوع خود میتواند بسیار تاثیرگذار بوده و یک احساس آرامش را بوجود آورد. تاریکی نیز در روند خواب بسیار تاثیرگذار است. آرامش واقعی در تاریکی و خاموشی است. حتی یک چراغ روشن میتواند اغتشاش ذهنی بوجود آورد و مانع خواب گردد.
بعضی از غذاها در افزایش برخورداری از خوابی خوش و راحت تاثیرگذار هستند. این نوع غذاها بیشتر به دلیل تحریک در روند ترشح هورمون سروتونین (یک عامل مهم جهت تنظیم روند خواب، دمای بدن، عصبانیت و …) و همچنین ملاتونین (عامل مهم در تشخیص روز و شب و وقت خواب و بیداری) که کمبود ملاتونین باعث افزایش بی خوابی میگردد. (ضمنا استرس باعث کاهش سطح ملاتونین در بدن میشود). این نوع خوردنیها باعث آرامش جسمی نیز هستند. ۱ – موز : شامل مقادیری از ملاتونین و سروتونین است که دو عامل مهم در آرامش خواب و خواب راحت هستند. همچنین مقادیر منیزیم در موز دارای اثر آرامبخش بر روی عضلات است. ۲ – شیر گرم : همیشه یک لیوان شیر گرم عامل خوابی خوش و راحت بوده است. همانطور که مادربزرگ و پدربزرگهای ما اکثرا هنگام خواب یک لیوان شیر میخورده اند. شیر دارای تریپتوفان (آمینو اسیدی که اثر تسکین بخشی دارد) همچنین کلسیم موجود در شیر باعث تحریک مغر در استفاده از تریپتوفان میشود. ۳ – چای بابونه : بابونه یکی از درمانهای طبیعی از زمانهای بسیار قدیم بوده است که امروزه نیز جهت بسیاری از ناراحتی های اعصاب و … نیز تجویز میشود. این گیاه که بیشتر به صورت چای استفاده میشود نه تنها به دلیل خاصیت آرام بخشی بلکه به دلیل دارا بودن اثر تسکینی، از بهترینها جهت داشتن خوابی آرام است. ۴ – عسل : گلوکز موجود در عسل عاملی برای کم کردن مقدار اورکسین است (اورکسین عاملی است در هوشیاری تاثیر دارد). ۵ – سیب زمینی : باعث از بین بردن اسیدهایی است که امکان اخلاط با آمینو اسید تریپتوفان (آمینو اسیدی که اثر تسکین بخشی دارد) می شود. سیب زمینی پخته شده در صورتیکه با شیر نوشیده شود، اثر خواب آور بیشتری از خود نشان خواهد داد. ۶ – مغز بادام : این خشکبار شامل هر دو عامل مهم خوب خوابیدن یعنی تریپتوفان و منیزیم است. ۷ – بلغور جو، سوپ جو : عامل افزایش تولید ملاتونین در بدن است. ۸ – نان گندم کامل : باعث میگردد انسولین در بدن آزاد شده و به تبع آن تریپتوفان بیشتری به مغر رسیده و نتیجتا سروتونین بیشتری ترشح شود. ۹ – گوشت بوقلمون : منبعی غنی از تریپتوفان است. البته باید در نظر داشت که منظور همان شکم خالی است نه اینکه بوقلمون شکم پر (زیرا باعث سنگین شدن معده و به تبع آن بی خوابی میشود) ۱۰ – تخم کتان : این دانه های روغنی کوچک منبع بزرگی از امگا ۳ هستند لذا به عنوان بهبود دهنده مود بدن عمل مینمایند. همچنین به عنوان عاملی جهت سم زدایی نیز میتوان آنها را مصرف نمود. موضوعات مرتبط: برچسبها: فکر اطرافیان را بخوانید
مایلید به افكار كسی كه در كنار دستتان نشسته است پی ببرید؟ اگر با افراد زیادی مواجه شده باشیم میتوانیم بسیاری از افراد را حتی از نوع صحبت كردنشان بشناسیم. اما این شناخت در مواجه حضوری با دانستن بسیاری از حالات ثابت شده در علم روانشناسی بهترین فرهنگ نامة آدمشناسی را برایمان میگشاید. با شناخت بیشتر افراد، ارتباطمان جهت دار میشود و در مدت كوتاهی خواهیم توانست كه به هدف مورد نظر از این آشنایی و ملاقات نزدیك شویم. ایجاد رابطه صحیح باعث رشد عزت نفس در انسان میشود و ارتباط ما با خودمان و اطرافیان تقویت میشود.
هر چه بهتر و كاملتر با خود و دیگران ارتباط برقرار كنیم، احساس موفقیت از ایجاد یك ارتباط صحیح و دوستانه ما را زودتر به هدفهایمان میرساند و باعث تعالی افكار و رفتارمان در زندگی میشود. 1 – فرد خوددار:
موضوعات مرتبط: برچسبها: اوقات فراغت خود را چگونه سپری کنیم؟ واحد خانواده خوشبخت تبیان زنجان-
تحقيقات اجتماعي نشان ميدهد يكي از عوامل مهم بزهكاري در نوجوانان خالي بودن اوقات فراغت آنهاست و در اين ايام است كه زمينه هاي پذيرش رفتارهاي ناهنجار، اعتياد و انجام جرايم شكل ميگيرد. كمال مطلوب اجتماعي در اين مورد آن است كه تمام وسايل مادي، معنوي و فضاي سالم جهت بهرهجويي عمومي آماده شود و با حذف زمينه هاي فقر اقتصادي، فرهنگي و تربيتي، انگيزههاي سالم در ميان طبقات مختلف جامعه پرورش يابد. جهت پر كردن اوقات فراغت بچه ها نبايد آنها را با اصرار به كلاس فرستاد، بلكه ميتوان از خودشان پرسيد كه چه چيزي خستگيشان را برطرف ميكند و آنها را به سمت كارهاي مورد علاقهشان سوق ميدهد. اوقات فراغت به نظر بعضي از والدين و مسئولان چيزي زايد است .طبيعي است كه اگر براي اوقات فراغت بچهها هدفگذاري نشود، به طور حتم اين اوقات زايد به نظر ميرسد و والدين روزشماري ميكنند كه تابستان هرچه زودتر به پايان برسد. برنامهريزي اوقات فراغت نميتواند چيزي مستقل و بيارتباط با ساير اوقات باشد، بلكه بايد در كنار برنامه كلان زندگي، مفيد، راهگشا و زمينهساز باشد. در غير اين صورت خواه ناخواه بخش هايي از عمر پر ارزش انسان در وادي پوچي و بيثمري از بين ميرود و صرف كارهاي بيهوده ميگردد. يكي از روش هايي كه ميتواند اوقات فراغت افراد جامعه را زير پوشش قرار داده و بسياري از ضعف ها و كمبودهاي جسماني و رواني را رفع و درمان كند، ورزش و تفريحات سالم است. تربيت بدني و ورزش گذشته از جبران ضعف ها و حفظ تندرستي افراد، آنان را براي زندگي، تلاش و اهداف مشترك آماده ميسازد. استفاده از بازي در اوقات فراغت فرصتي را براي پيشرفت فرد فراهم مي نمايد. يكي از مهمترين نعمت ها، نعمت تندرستي و سلامت است كه ميتواند در موفقيت انسان عامل مهمي باشد. خانواده و يا در واحد بزرگتر جامعه تنها زماني قادر خواهد بود راه ترقي و تكامل را طي كند كه متشكل از افرادي سالم، باارزش و پاك باشد. نكته مهم اين است كه همه افراد جامعه از كودكان تا بزرگسالان بايد بياموزند كه تندرستي پديدهاي است كه عوامل مختلفي در حفظ، بقاء و يا از بين رفتن آن دخالت دارند و تربيت بدني عامل بسيار مهم و ارزندهاي است كه ميتواند به عنوان يك وسيله آموزش عملي و واقعي مفهوم و اعتقاد به تندرستي را در افراد ايجاد نمايد. در آموزش و پرورش نيز نخستين هدف، رشد ابعاد گوناگون شخصيت فرد از جنبه هاي جسماني، رواني، اجتماعي و معنوي است. ورزش و هدف تربيتي آن، يادگيري مهارتهاي رفتاري را باعث ميشود و با چنين تعبيري ورزش به عنوان يك وسيله كمككننده عملي، پيوسته با تربيت همراه است. معلمان ورزش بايد كودكان و نوجوانان را تشويق كنند تا در اوقات فراغت به فعاليت هاي ثمربخش و سودمند بپردازند. مربي علاوه بر آموزش بازي و انواع مهارت هاي ورزشي به دانشآموزان، بايد فعاليت هاي ورزشي را براي آنها لذت بخش كند، زيرا لذتبخش بودن ورزش موجب ميشود كه كودكان در اوقات فراغت، خود بخود بدان روآورده و بدين ترتيب در آنها انگيزه استمرار فعاليت هاي ورزشي ايجاد ميشود.به هنگام اجراي فعاليت هاي ورزشي در اوقات فراعت، بايد كودكان و نوجوانان را با ورزش هاي گروهي آشنا كرد تا در موقعيت هاي مختلف بتوانند از آن استفاده كنند. آشنايي كودكان و نوجوانان به مقررات ورزشي و اجراي آن در بازي هاي ايام فراغت ضروري است، زيرا لازم است فرصت استقلال فكري و تصميمگيري به كودكان داده شود تا در چنين فعاليت هاي مهمي شركت كنند و اِعمال مديريت و همكاري با ديگران را به طور عملي تمرين كنند. كودك يا نوجوان بايد خود را بشناسد، او ميتواند از طريق تجربه هاي صحيح ورزشي، خود را بشناسد و به قدرت ذهني و جسمي خود پي ببرد. در امر تربيت، نه تنها شناخت كودك از ديدگاه مربي مهم است بلكه "خويشتنشناسي" كودك از نظر خود و در ارتباط با ديگران اهميت خاصي دارد. خودشناسي موجب ميشود كودك بتواند به موفقيت خود در اجتماع و ارتباط با ديگران، بيشتر پي برده و دريابد ديگران او را چگونه ميبينند، در نتيجه نسبت به حدود توانايي، استعدادها، قدرت هاي ذهني و جسمي خود شناخت صحيحتري پيدا ميكند؛ به عبارت ديگر، در شناخت خود به واقعيت نزديكتر ميگردد و اين خودشناسي عامل مهم در امر يادگيري است. زماني كه كودك احساس كند او را دوست دارند، به او احترام ميگذارند، مورد قبول اطرافيان و نزديكان است و موفقيت هايش بر شكست هايش فزوني دارد، در راه استقرار و پي ريزي خودشناسي مفيد و مطلوب قرار گرفته است. هيچ چيز به اندازه موفقيت، موجبات پيشرفت كودك را فراهم نميآورد و موجب خودشناسي مطلوب او نميشود. تربيتبدني فرصت هاي زيادي براي كودك فراهم ميسازد تا او بتواند خود را نشان دهد، در انجام كارها توفيق يابد، حس ابتكار در او تقويت شود و در محدوده تواناييهاي ذهني، جسمي، عاطفي و اجتماعي خود تجارب و پيشرفت هايي به دست آورد. كودكان و نوجوانان از طريق ورزش و تربيت بدني در برابر صفت هاي منفي ايستادگي پيدا خواهند كرد. از آنجا كه سراسر زندگي مبارزه و مسابقه است، اجراي مسابقه و گنجاندن آن در برنامه هاي ورزشي كودكان، نبايد ناديده گرفته شود. مسابقه با همسالان اگر بر مبناي صحيحي برنامه ريزي شده باشد از نظر تربيت و پرورش كودك، مهم و مفيد است. كودكان به طور طبيعي ميل دارند خود را با ديگران مقايسه كنند و نه تنها از آنان باز نمانند بلكه از ديگر همسالان و همكلاسان خود چندين گام جلوتر قرار بگيرند. اين برتري بايد در مسير تربيتي قرار گيرد تا از رقابتهاي نادرست، مخرب و مضر جلوگيري به عمل آيد. كاميابي هر كودك بايد با توجه به تواناييهاي خود او سنجيده شود نه نسبت به ديگر كودكان همسن او. بايد به كودكان ياد داد در انجام مسابقه هاي ورزشي، بدون توقع پيروزي حتمي، بيشترين سعي خود را به كار گيرند. اين امر باعث ميشود، كودكان در صورت باخت مسابقه، زياد مأيوس نشوند. تمرين هاي منظم فعاليت بدني به كودكان و نوجوانان كمك ميكند تا استخوان ها، عضلات و مفاصل سالمي داشته باشند؛ وزن بدنشان متناسب باشد و نيز فعاليت هاي بدني در عملكرد قلب و ريه نيز تاثير بسزايي دارد. اين امر در ايجاد هماهنگي حركت مشاركت نموده و به پيشگيري و تنظيم اضطراب و افسردگي كمك ميكند.بازيها و ساير انواع فعاليت هاي بدني به نوجوانان اين فرصت را ميدهد كه خود باوري و اتكاء به نفس داشته باشند و لذت موفقيت و مشاركت و اتحاد جمعي را احساس كنند. اين اثرات مثبت همچنين به كاهش خطرات ايجاد شده به وسيله روشهاي زندگي پر استرس و بيتحركي كه در نوجوانان امروزي بسيار شايع است كمك ميكند. پرداختن به فعاليت بدني هدايت شده ميتواند باعث پرورش ساير رفتارهاي بهداشتي مثل پرهيز از سيگار، مواد مخدر و رفتارهاي خشونتبار گردد و نيز كودكاني كه فعاليت بدني بيشتري دارند نتايج تحصيلي بالاتري نيز كسب كردهاند. همچنين بازيهاي گروهي باعث تعامل اجتماعي مثبت ميشود. الگوهاي فعاليت بدني كه در دوران كودكي و بلوغ كسب ميشوند بيشتر در طول زندگي هر فرد باقي ميمانند بنابراين باعث فراهم آمدن پايهاي فعال و سالم در زندگي ميشوند؛ برعكس، عادات غير سالم مثل زندگي بيتحرك، تغذيه نامناسب و سوءمصرف مواد كه در دوران نوجواني به وجود بيايند در دوران بزرگسالي نيز معمولاً ادامه مي يابند. تربيت بدني و ورزش راه گريختن از ناتواني و تنبلي و در نتيجه كسب شادماني است. برنامه فعاليتهاي ورزشي، بايد با در نظر گرفتن استعدادهاي ذهني، جسمي و نيازهاي تربيتي كودكان، انتخاب شود تا بيشترين تأثير تربيتي را در پي داشته باشد. برنامه تدويني ورزش بايد داراي ويژگي هاي زير باشد: 1 .متناسب با رشد، نمو و آمادگي جسماني كودك باشد. 2 .همهجانبه و وسيع باشد و مهارتهاي لازم را در كودكان ايجاد كند. 3 .اوقات فراغت كودكان را در برگيرد تا چنين فرصت هايي را به بيهودگي نگذرانند. 4 .متنوع و متناسب با نيازها، خصوصيات، قدرت و طبيعت كودكان تدوين شود و حركت هاي پايه و اصلي، حركت هايي همراه با آهنگ، شيرين كاريها، بازيهاي گروهي و مسابقه هاي ورزشي را شامل شود. 5 .با توجه به اختلاف هاي فردي و استعدادهاي مختلف كودكان تنظيم شود، به طوري كه كودكان ماهر، متوسط، ضعيف و حتي عقب مانده را در بر گيرد. 6 .معنويت، صفات انساني و ارزشهاي تربيتي را در افراد تقويت كند. 7 .متناسب با كارايي بدن و همراه با ايجاد مهارت هاي لازم در افراد باشد. 8 .متضمن پيشرفت تدريجي و قدم به قدم كودكان باشد، چرا كه موفقيت و پيشرفت عامل اساسي تداوم زندگي است. 9 .برنامه آموزش بهداشت و تربيت بدني بايد در كنار هم تدريس شوند زيرا آموزش بهداشت ورزشي در برنامه هاي آموزشي اهميت ويژهاي دارد. موضوعات مرتبط: برچسبها:
چگونه از درس خواندن نتیجه بهتری بگیریم ؟ نکاتی برای دستیابی به نتیجه دلخواه در امتحانات، ارائه روش هایی بسیار ساده در بالا بردن سرعت یادگیری، حفظ کردن و مطالعه. در فواصل زمانی کوتاه اما پیوسته درس بخوانید آمار نشان داده که ذهن انسان در زمان های کوتاه و مکرر بسیار متمرکزتر از زمان های طولانی عمل می کند. بنابراین حتی اگر فقط ده دقیقه برای درس خواندن فرصت دارید، آن را به فواصل زمانی کوتاهتر تقسیم کنید. همچنین بهتر است پس از هر ده دقیقه درس خواندن به خودتان استراحت بدهید.
موضوعات مرتبط: برچسبها: مدیریت زمان چكیده: یكی از اصول مهم مدیریت زمان اصل 20 - 80 است، یعنی از %20 زمان برای انجام %80 كارهایت استفاده كن. موفقیت در مدیریت صحیح زمان وابسته به تشخیص كارهای مهم است. در این مقاله قصد داریم تا تعدادی از راهكارهای مدیریت زمان را به شما معرفی كنیم.
موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
|||||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |